انیمۀ سریالی جزیرۀ جمجمه؛ ماجراجویی در هیولاخیزترین نقطۀ دنیا!
به گزارش مجله پیوند، جزیرۀ جمجمه برترین انیمۀ ماجراجویانه ای نیست که تا به حال دیده ایم، اما حتما از آن جنس انیمه هایی است که دیدنشان تجربه ای سراسر لذتبخش و دوست داشتنی است. هرچقدر هیولا که دلتان بخواهد در این سریال هست؛ از کینگ کنگ گرفته تا انواع و اقسام هشت پا های غول آسا و سنگ های آدمخوار و خرچنگ های حساس به حرکت!
به گزارش فرادید؛ داستان سریال در یک کشتی آغاز می گردد. دو نوجوان به همراه پدرانشان به سفری ماجراجویانه در جستجوی جزیره ای رازآلود رفته اند. در این مسیر دختری مرموز وارد کشتی می گردد که نیرو های خارق العاده ای دارد و عده ای هم در تعقیبش هستند. قبل از این که بفهمیم ماجرای این دختر چیست، هیولایی سر از آب بیرون می آورد و کشتی را غرق می نماید.
صبح روز بعد افراد بازمانده، در نقاط مختلفی از ساحل یک جزیره به هوش می آیند و خیلی زود معلوم می گردد که این همان جزیرۀ گمشده است. در همان اولین قدم ها کاشف به عمل می آید که این جزیره قرار نیست با تازه وارد ها مهربان باشد. از همین جا سیلابی از انواع هیولا ها به درون سریال سرازیر می شوند؛ هر جور جانوری که حتی فکرش را نمی کنید در این ملغمۀ مجذوب نماینده و هیجان انگیز وجود دارد.
یکی از برترین ویژگی های جزیرۀ جمجمه، روانی داستان و ریتم نسبتا سریع آن است که برای بردن ما به دل ماجرا ها اصلا وقت را تلف نمی نماید. هر قسمت سریال حدود بیست دقیقه است و در ابتدای قسمت دوم ما دیگر کاملا به درون دنیای هیولا ها پا گذاشته ایم.
شخصیت ها به آن میزان مجذوب نماینده و دوست داشتنی هستند که بتوانند این ماجراجویی را برای ما لذتبخش تر نمایند. به طور کلی فضای سریال تا حد زیادی شوخ و شنگ است و این گرچه باعث می گردد که جنبۀ تاریک، ترسناک و رازآلود داستان کمرنگ تر جلوه کند، اما در عین حال تماشای سریال را به تجربه ای شیرین و مفرح تبدیل می نماید.
عواطف سریال آنقدر ها عمیق نیستند و این شاید تا حدی تعمدی باشد؛ بر خلاف بسیاری از انیمه ها، سازندگان این سریال چندان در پی ایجاد درگیری عاطفی بین مخاطب و شخصیت ها نبوده اند و صرفا بر روایت داستان و پرداخت بصری سریال تمرکز نموده اند؛ رویکردی که اتفاقا ناموفق هم نبوده و نتیجۀ نهایی اش یک داستان کنجکاوی برانگیز با جلوه هایی رنگارنگ، زیبا و گاهی مسحور نماینده بوده است.
منبع: فرارو